در گفت وگو با سرشیر تشریح شد

آزمون و خطای مدیریت 2ساله یک بلای عالم گیر

آزمون و خطای مدیریت 2ساله یک بلای عالم گیر

به گزارش سرشیر عضو کمیته ی علمی ستاد ملی مدیریت کرونا ضمن تشریح مدیریت کرونا در کشور از ابتدا تا کنون، سه راهبرد را از ارکان اصلی مدیریت بیماری می داند و می گوید: پیشنهادم این است که تا دیر نشده از تجربه کرونا استفاده کنند و یک مرتبه اقتدار کشور را برای کنترل یک بیماری به شکل هوشمند برپایه فناوری شکل دهند؛ در وهله دوم به واکسن سازها بگویند یکسال واکسن ذخیره کنند و در وهله سوم بر گسترش واکسیناسیون با ابزار جریمه و... اصرار کنند؛ وگرنه سایر موارد جواب نمی دهد.


دکتر مصطفی قانعی در بخش دوم گفت وگوی تفصیلی با ایسنا، همزمان با دومین سالروز شناسایی ویروس کرونا در ایران، درباره مدیریت این بیماری در کشور، می گوید: در مورد هر موضوعی که صحبت نماییم نکات مثبت و منفی آن مقابل ما قرار می گیرند. اگر کسی منصف باشد باید ببیند ما در چه شرایطی چه دستاوردی به دست آوردیم. از نکات مثبت ما این بود که بیمارستان های در اختیار دولتِ زیادی داشتیم و وقتی دولت تصمیم گرفت بیماران را بستری کند تا کسی بی تخت نماند، مشکلی ایجاد نشد؛ درحالیکه در بسیاری از کشورها که بیمارستان ها خصوصی بود حاضر نشدند این کار را انجام دهند.
نقاط مثبت ایران در اوج کرونا، بی پولی و تحریماز «نبود» تا «وفور» ماسک و تجهیزات در رابطه با کروناوی ادامه می دهد: نکته مثبت دوم، حضور شرکتهای دانش بنیان بود که در ساخت کیت به ما کمک کردند. بهمن ماه ۹۸ کرونا آمد و ما تنها تا اسفندماه کیت تشخیصی داشتیم و این شرکتهای دانش بنیان بودند که در فروردین کیت تشخیص کرونا به ما تحول دادند. بسیاری از کشورها همان لحظه تقاضای کیت از ما داشتند اما نمی توانستیم صادر نماییم. این شرکتهای دانش بنیان بودند که ونتیلاتور ساختند و این درحالی بود که در آمریکا ماشین پلیس پشت سر ماشین حمل ونتیلاتور حرکت می کرد که مشکلی پیش نیاید و حتی مردمشان ماسک را از هم می دزدیدند. این نکته مثبتی است که کشوری بتواند به سرعت ماسک، کیت، محلول ضدعفونی کننده و ونتیلاتور تولید نماید.
قانعی می افزاید: مگر پیش از کرونا چقدر ماسک در کشور استفاده می شد؟ حالا تصور کنید مقرر است به ۷۰ میلیون نفر روزی یک ماسک بدهیم؛ پس طبیعتا چند ماه طول کشید تا توانستیم ماسک کشور را تولید و تأمین نماییم. این محصولِ چیزی بود که کسی فکر کرده بود باید فناوران خویش را حمایت کند و آنها را رشد دهد که در جایی مانند کرونا به دادمان برسند. همین ماسک سه لایه، یک لایه در وسط خود دارد که ایران قبل از کرونا می گفت تولید آن توجیه اقتصادی ندارد و آنرا وارد می کرد. روزی که قرار بود این ماسک ساخته شود مدتی طول کشید تا یک فناور آن لایه را ساخت و بعد از آن حتی راهروهای شرکتهای دانش بنیان هم زیر تولید ماسک رفته بود. اینها نکات مثبت و برجسته ایران در کرونا و در اوج بی پولی و تحریم بود.


کرونا؛ زیرساختهایی که نداشتیم و مطالبه ای که نبوداو ضمن اشاره به مشکلات ساختاری و زیرساختی موجود، ادامه می دهد: کرونا مشخص کرد ما یک سری زیرساخت را نداریم؛ درحالی که کشورهایی که به آن اهمیت داده بودند خیلی نتیجه گرفتند. بعنوان مثال سنگاپور و کره جنوبی پس از تجربه SARS زیرساخت الکترونیکی قوی ایجاد کردند که ردیابی می کردند و تست وسیع انجام می دادند که کشورشان را امن نگه دارند. ما همه این توانایی ها نظیر مهندسی آی تی، کیت ساز، نیروی انتظامی و... داشتیم ولی این مدل را پیاده نکردیم، چون تمرین نکرده بودیم و بلد نبودیم که اگر ویروسی به کشور ما وارد شد و بخواهیم به مردم برسیم باید چه اقدامی انجام دهیم و این ضعف ما در کنار تمام تهدیداتی بود که در کنار ما وجود داشت.
وی ضمن اشاره به این که متاسفانه دولت هم چنین زیرساختی را مطالبه نکرد، می گوید: شرکتهای دانش بنیان چنین سامانه ای طراحی کردند و با اصرار به وزارت کشور بردند و معاون علمی با اصرار حمایت کرد تا زیرساختی به نام سامانه ایران من در کشور شکل گیرد. این موضوعات جای گله دارد که کاش یک رئیس دولتی بود که می گفت همین کاری که کره جنوبی کرده است را برای من هم انجام دهید و این را پیاده کنید اما اصلا مطالبه ای شکل نگرفت. چین فقط قرنطینه نکرد بلکه مدیریت هوشمند شرایط را بعد از تجربه SARS و MERS فراهم نمود. مگر می توانست یک میلیارد نفر جمعیت را بستری کند؟ کشورهایی هم که این مدل را تقلید کردند موفق بودند و ما هم می توانستیم زودتر این مدل را تقلید و پیاده نماییم.
قانعی ادامه می دهد: ما روزی که کرونا وارد کشور شد خطا کردیم که به مردم گفتیم به بیمارستان بیایند. اصلا در شرایط انتشار ویروس باید به همه گفت در خانه بمانند وگرنه بیماری را منتقل می کنند. بعدا یاد گرفتیم سامانه ۴۰۳۰ راه اندازی نماییم. اگر دستاورد کرونا یک چیز باشد این است که دولت بتواند اعلام نماید اگر ویروس دیگری بیاید بلد است ظرف یک هفته کشور را ببندد و با اختیار خود باز کند. اگر به همین یک دستاورد برسیم، بُرده ایم.
سامانه «ایران من» قدرتمند است، اما...عضو کمیته ی علمی کشوری مدیریت کرونا در توضیح بیشتر درباره سامانه ایران من، می گوید: یکی از بزرگترین ضعف ها در این سامانه مطالبه بود. اصلا چه کسی این سامانه را می خواست؟ از روزی که کرونا آغاز شد عده ای آمدند و گفتند می توانند این سامانه را طراحی نمایند و در نهایت به یک گروه رسیدیم و حمایت کردیم. حالا چه مسیری پیش روی ما است؟ این که هم التماس نماییم که از سامانه استفاده کنند و هم برای نصب آن اقدام نماییم. بهره برداری از سامانه مهم می باشد. ورود مقام معظم رهبری سبب شد که منابع اطلاعاتی به سامانه متصل شوند. تا وقتی که تمام سامانه ها، دوربین های حمل و نقل جاده ای، فهرست ورودی ها و خروجی های کشور و... به سامانه متصل نشود، سامانه ایران من چه کاری از پیش می برد؟ سامانه قدرتمند است وگرنه چه کسی اعلام نمود کدام راننده تاکسی واکسن زده و کدام یک نزده است؟ قبل از طراحی سامانه، تست ها در آزمایشگاه ها انجام می شد و مبتلایان به کرونا شناسایی می شدند اما از این اطلاعات چه استفاده ای می شد؟ حالا همه مجبور هستند که اطلاعات خویش را بفرستند. آنچه که این سامانه را قدرتمند می کند دو چیز است؛ یکی مطالبه و دیگری ورود اطلاعات. این گونه کار کشور درست نمی گردد که با فشار فناور بخواهی کار را پیش ببری، باید مطالبه ی فناوری هم شکل گیرد.
وی ضمن اشاره به این که کشورهای پیشرفته با همین زیرساخت شرایط را مدیریت کردند، تصریح می کند: پایلوت این سامانه در قزوین خیلی خوب عمل کرد. ۱۸ هزار شغل شناسایی کرده بودیم که سامانه در آنجا اعلام نمود فقط لازم است ۲۰ شغل را ببندید تا شرایط مدیریت شود. مشاهده می کنید که این چقدر فرق دارد تا این که معیشت همه مردم را تعطیل کنیم؟. هم اکنون هر آنچه لازم باشد را سامانه به شما می گوید؛ مشکل این است که باید بتوان از سامانه استفاده نمود. کشورهای خارجی اقتصاد خویش را با کمک سامانه راه اندازی کردند. باید همزیستی با کرونا را بیاموزیم. فناوری های موجود در کشور می تواند شرایطی فراهم آورد که در کنار کرونا، اقتصاد و مردم صدمه نبینند.


کرونا دست ساز بشر است یا خیر؟ این فوق تخصص ریه در ادامه صحبتهایش درباره حواشی که در ابتدای انتشار کرونا پیرامون آزمایشگاهی بودن یا حیوانی بودن منشاء این ویروس شکل گرفت هم به ایسنا می گوید: قبل از انتشار کرونا هم کشورها توانایی ساخت ویروس ها را داشتند و در دنیا علم سنتتیک بیولوژی شکل گرفته بود که یعنی «ساخت حیات مصنوعی» و بشر یاد گرفته بود که در اجزای ویروس ورود کرده و آنرا دستکاری کند. همه دانشمندان دنبال دستکاری ویروس ها بودند و حتی مقالات آنرا چاپ می کردند اما مثلاً می گفتند می خواهند با ویروس سرخک سرطان را درمان کنند. ویروس ها بسیار هوشمند هستند و دقیقا به همان نقطه مورد نظر می روند. وقتی این علم شکل گرفت بعضی از آنهایی که در این رشته بودند گفتند کرونا همان ساخته دست بشر است که ما گفتیم. اما پس از اینکه ویروس جهان گیر شد دیگر پاسخی نداشتند. در دنیا آنقدر قحط الرجال نیست که متوجه نشوند ویروسی دست ساز است یا خیر؛ بویژه کشورهایی که صدمه های جدی دیده باشند مبحث را رها نخواهند کرد. این که کسی بگوید کووید۱۹ ویروسی دست ساز برای نابودی بشر بوده است احتیاج به مدارک دارد.
جای خالی CDC مقتدر در ایرانسیستمی که باید با حمایت دولتی ایجاد شوداو همینطور درمورد زمان شناسایی نخستین موارد مبتلا شدن به کرونا در ایران و حاشیه های آن هم به ایسنا می گوید: در کشورهای دنیا مرکزی به نام CDC وجود دارد که کارش این است که هر ویروسی به کشور آمد را بررسی کند؛ ولی ایران CDC مقتدر ندارد. این مرکز در خیلی از کشورها زیر نظر رئیس جمهور است که مانند یک قرارگاه عمل می کند و ورود هر ویروس، تعداد مبتلایان، منشاء ویروس و... را بررسی می کند. ما پیش از آن اگر نمونه آنفلوآنزایی از جایی می گرفتیم به دانشگاه علوم پزشکی تهران می فرستادیم که چک کنند. در حج هم، چنین بود و پاستور و دانشگاه تهران کار می کردند. در واقع اصلا کشور بضاعتی برای تست تشخیص مولکولی PCR نداشت. فرض نماییم اصلا بیماری هم با علایم آمد و بستری شد، خب وقتی من در دانشگاه اطراف خودم نمونه گیری ندارم، چه کنم؟ مگر میتوان از همه بیماران نمونه گرفت و به تهران فرستاد؟ در ووهان چین زمانی که آن پزشک نمونه گرفت و فرستاد، مشخص شد بیماری آمده است و زمانی تشخیص داد که دیگر یک شهر درگیر بیماری شده بود.
قانعی ادامه می دهد: هر چندوقت یکبار از سویه های جدید کرونا صحبت می نماییم. خب چه کسی چک می کند؟ کشورهای دیگر مشخص می کنند و بعد تازه ما حواسمان را جمع می نماییم. کشوری مقتدر است که خودش تمام این سویه ها را بررسی کند و این سیستم باید در ایران حتما در بخش خصوصی با حمایت دولتی راه اندازی شود. حتی برخی سویه ها را آفریقا تشخیص داد چون برای موارد ایدز سیستم و ماشین مربوطه جهت شناسایی را آنجا برده بودند. شناسایی سویه جدید، ماشین و سیستم می خواهد، پزشکان نمی توانند تشخیص دهند و باید به ابزار مجهز شویم. هم اکنون تشخیص مولکولی را بلدیم اما باید بلد باشیم تا سکانس ژنی ویروس پیش برویم.
مدیریتی که دیگر نباید خطا کندوی در همین راستا می افزاید: نمی توان گفت مدیریت قبلی هیچ چیز بلد نبود و مدیریت فعلی خیلی بلد است. مدیریت پیشین هیچ تجربه ای نداشت و آزمون و خطا می کرد؛ ولی مدیریت فعلی باتوجه به تجربیات گذشته دیگر نباید خطا کند. به نظر من تجربه ستاد ملی کرونا با حضور رئیس جمهور بعنوان بالاترین مقام اجرایی کشور بسیار موفق بود. نکته مهم این است که باید برای این ستاد شواهد تهیه شود و نباید فقط پزشکان مطلب به ستاد علمی کرونا ببرند. باید داده های اقتصادی، بیوانفورماتیک و تحلیل های اجتماعی به ستاد بیاید یعنی ماحصل یک کار علمی را به ستاد بیاورند که فلان تصمیم گرفته شود. هم اکنون در نقطه مطلوبی هستیم و تنها به شواهد کافی نیاز داریم. رسانه و فشار آن نباید ستاد ملی کرونا را مدیریت کند. اینکه گروههای مختلف به ستاد ملی متصل شوند باید اولویت فعلی باشد. دیگر نمی توان گفت مثلاً مدرسه را ببندید، هر چند ماه تعطیلی مدارس در آینده خسارات زیادی به کشور تحمیل می کند.
از فاجعه دلتا تا آنچه که کشور را آبی کردقانعی همینطور درباره فاجعه پیک پنجم کرونا و فوتیهای روزانه ۵۰۰ تا ۷۰۰ تایی آن هم به ایسنا می گوید: بروز پیک پنجم زمانی رخ داد که کشور واکسیناسیون کاملی نداشت و انتظار می رفت اگر جهشی وحشی مانند دلتا داشته باشیم، چنین بلایی سرمان بیاید؛ ازاین رو آنچه که کشور را مصون کرد مبتلا شدن به بیماری و واکسیناسیون بود که حدود دو ماهی کشور را آبی کرد. هم اکنون هم در سویه امیکرون خود ویروس می باشد که سوش خطرناکی نیست و شرایط را سخت نکرده، اما سرایت بالایی دارد. اگر قرمز شدن شهرها منجر به مرگ نمی گردد بر مبنای ذات ویروس می باشد. با امیکرون خیلی نمی توان پیش گیری کرد و کادر درمان باید دو تا سه ماسک بزنند که شاید مبتلا نشوند. در مورد دلتا فردی که بیمار می شد را قرنطینه می کردیم که دیگران مبتلا نشوند اما در مورد امیکرون روزی که یک نفر مبتلا شود، سایرین هم بیمار شده اند.
۵۰ درصد مبتلایان اُمیکرون؛ فاقد علامتوی می افزاید: ۵۰ درصد مبتلایان امیکرون فاقد علامت هستند و این فرد هر روز در جامعه است. ما چه کسی را می توانیم تست کنیم؟ فردی که فاقد علامت است که تست نمی دهد. آمار بستری نشانه ای از موارد سرپایی است. فعلاً ویروس دارد برای ما تعیین تکلیف می کند و مدیریت ویروس در ایران دیگر شدنی نست.
او تاکید می کند: ما پزشکان ۲ هفته پیش از وقوع هر تغییری متوجه شرایط می شویم، اما با کشور چه کنیم؟ میخواهید بیشتر از این اصناف، آموزش و پروش و دانشگاه ها را ببندید؟ از آن طرف یک عده هم از دولت و هم از مردم دیگر به حرف ما گوش نمی دهند. باید اقتدار به خرج دهیم. هم اکنون در چین اگر یک نفر در یک محله مبتلا شود کل محله باید تست بدهند اما آیا چنین کاری در توان ما هست؟ پول داریم این تعداد تست انجام دهیم که در اختیار سامانه ایران من قرار دهیم که فلان جا بسته شود؟ مگر می توانیم درِ خانه فرد مبتلا را جوش دهیم که از خانه خارج نشود؟ اقتدار و پشتیبانی از افراد مهم می باشد. شما نمی توانید در معادله چند مجهولی بگویید جواب را به دست آوردم و سپس پاسخ قانع کننده نداشته باشید. وقتی میگویی جایی بسته شود از تو می پرسند خب بدهی بانکی را چه می کنی؟ اگر قوه قضاییه اقدام نمود چه کسی از فرد حمایت می کند؟ حاکمیت باید برای هر مشکلی پاسخ داشته باشد.
قانعی همینطور در پاسخ به ایسنا درباره معیارهای رنگ بندی کرونایی شهرها هم می گوید: در مورد اعلام رنگبندی ها بر مبنای مبتلا شدن پیشنهاد این بود که بر این اساس ۴ هفته کشور را تعطیل نماییم، آیا این کار انجام می شد؟ نه بطور قطع. این پیشنهاد زمانی عنوان شد که تازه سه مورد امیکرون در کشور شناسایی شده بود ولی این اقدام امکان پذیر نبود. همه چیز باید در کنار هم باشد. انجام تست وسیع، لاک داون در مراحل اول و قرنطینه هوشمند باید در کنار هم باشند. نمی توان گفت فقط همه جا بسته شود. ما برای این صحبت ها هنوز پاسخی نداریم. مگر شهری که قرمز می شود الزامات شهر قرمز در آن اجرا می شود؟ خب رنگ بگذاریم ولی الزامات رعایت نکنیم چه فایده ای دارد؟ چند نفر واکسن نزده یا رعایت نکننده پروتکل ها جریمه شدند؟ اینها نکاتی است که باید در کنار سامانه بیاید. ستاد ملی زمانی رشد می کند که داده ها اعلام گردد. مدیریت و کشور داری غیر از خواندن مقاله و کتاب است. بزرگ کردن هر چیزی تا یک حدی مطلوب است یعنی اگر مدام امیکرون، مرگ، آمبولانس، بهشت زهرا و جنازه نشان دادی، می بینی که آمار افسردگی رو به گسترش است که به تبع آن امکان دارد مصرف قرص، خودکشی و... افزایش یابد.
نوروز ۱۴۰۱ چگونه خواهد بود؟ عضو کمیته ی علمی کشوری مقابله با کرونا درباره شرایط بیماری در ایام آتی بخصوص در روزهای نوروز هم به ایسنا می گوید: پیشبینی های ما هیچگاه کاملا درست از آب درنیامد اما اگر حالا بتوانیم پیشبینی نماییم که چند درصد مردم به امیکرون مبتلا شدند می توانیم بگوییم به قله پیک رسیدیم یا خیر و بر این اساس می توانیم بگوییم نوروزی آبی خواهیم داشت یا درگیری با بیماری ادامه دارد. اگر محاسبه خوبی داشته باشیم پاسخ به این سؤال راحت است. اگر هم اکنون در قله یا نزدیک آن باشیم نوروز خوبی خواهیم داشت؛ چونکه یک ماه هم زمان می برد تا بیماری فروکش کند و عید هم باردیگر همه جا آبی می شود. ما آدم های محاسبه گر دقیقی نداریم و دلیل آن هم این است که انجام تست های دقیقی نداریم، پاسخ دهی درست، روزی است که وزارت بهداشت تیم هایی در شهرها جهت بررسی این مورد داشته باشد و سپس آمار را با شیوع مقایسه کند تا نتایج برایش مشخص شود. هیچ سفارش ای برای عید ندارم، باید حرفی بزنیم که خریدار داشته باشد. باید مطابق با سطح فرمانبری اجتماعی و ابزارهای تحقق آن صحبت کرد.


سوء تدبیر در امر دارواو در بخش دیگری از صحبت هایش درباره داروهای درمان کننده کرونا به ایسنا می گوید: بخشی از پول صندوق توسعه ارزی، صرف داروهایی شد که متاسفانه نتیجه نداشت. ما درمان را با داروی اسلتامیویر شروع کردیم که برای آنفلوآنزا بود که هیچ فایده ای نداشت. سپس از داروی ضد ایدز کلترا، داروی فاویپیراویر و... استفاده کردیم که هیچ نتیجه ای نداد. در واقع سوء تدبیری در امر دارو صورت گرفت که در کشورهای پیشرفته ندیدم این کار را کنند؛ البته ما به سهم خود سعی کردیم که نگذاریم این اتفاق بیفتد اما فضای التهابی در جامعه و این که کسی فکر کند این داروها فریادرس او است و چند کمپانی که با برخی پزشکان صحبت کرده بودند تا تبلیغات کنند بخش عمده ای از این پول را به خود اختصاص داد، اما سهم جدی در سلامت کشور نداشت. هم اکنون هم در پیک اومیکرون تزریق رمدسیویر موضوعیت ندارد و فقط در گروهی لازم است که ریه هایشان درگیر شده باشد آنهم در سه روز اول بیماری تزریق رمدسیویر می تواند موثر باشد.
وی تاکید میکند: در زمینه تجویز داروهای موثر چیزی که به داد ما می رسد نسخ الکترونیک است. یعنی هر کسی اجازه نداشته باشد هر دارویی بنویسد. اگر این مورد یک سال قبل راه اندازی شده بود به حفظ بیشتر منابع کشور کمک می کرد؛ چون هر کسی دست به نسخه نمی شد و هرچه دلش میخواست نمی نوشت. رمدسیویر داروی بیمارستانی است و باید حتما با اندیکاسیون خاص خود تجویز و تزریق شود. فرانسه برای اعضای کمیته ی علمی ما سخنرانی جامعی داشت و گفت ما یک دز رمدسیویر هم در کشورمان تزریق نکردیم. پس آیا میتوان گفت رمدسیویر ما را نجات داد؟ این دارو بموقع و به جا، یک ابزار است.
فقط یک راه باقی استقانعی در ادامه صحبت هایش می گوید: یقین داشته باشید تا دنیا و همچون آفریقا حدود ۷۰ درصد جمعیتش را واکسینه نکند، جهش های ویروس را پشت سر هم خواهیم داشت و ما این تجربه را در مورد آنفلوآنزا داریم؛ ازاین رو این انتظار می رود که تا واکسیناسیون جهانی به ۷۰ درصد نرسیده است جهش های جدید کرونا را داشته باشیم که ندانیم شرایط آتی چه می شود. آنچه که یقین داریم این است که با تکرار واکسیناسیون مرگ و میر کم می شود؛ ازاین رو یک راه داریم که تعداد واکسیناسیون را بیشتر نماییم.
تا دیر نشده این ۳ اقدام را انجام دهیدعضو کمیته ی علمی کشوری مقابله با کرونا در خاتمه گفتگوی تفصیلی خود با ایسنا، می گوید: پیشنهاد من برای مدیریت بیماری این است که تا دیر نشده از تجربه کرونا استفاده کنند و یک مرتبه اقتدار کشور را برای کنترل یک بیماری به شکل هوشمند مبتنی بر تکنولوژی شکل دهند؛ چون امکانات این امر موجود است. در وهله دوم تا دیر نشده است به واکسن سازها بگویند یکسال واکسن ذخیره کنند و در وهله سوم بر گسترش واکسیناسیون با ابزار جریمه و... اصرار کنند؛ وگرنه سایر موارد جواب نمی دهد. نخستین اولویت ما باید این باشد که مرگ ناشی از کرونا نداشته باشیم.




منبع:

1400/11/30
11:12:37
5.0 / 5
496
تگهای خبر: آموزش , افسردگی , بهداشت , بیماران
این مطلب را می پسندید؟
(1)
(0)

تازه ترین مطالب مرتبط
نظرات بینندگان در مورد این مطلب
لطفا شما هم نظر دهید
= ۲ بعلاوه ۲
سرشیر
سر شیر
سرشیر